بی لیاقت شده ام

دل نوشت نه لیاقت نوشت نه بی لیاقتی نوشت :

سلام

برم سر اصل مطلب بی لیاقت شدم رفت

به به چه کردم توی سال گذشته که امسال محرم امشب شب دوم است و هنوز

یک روضه آقا هم نرفتم               چشمم روشن

هر سال دریغ از پارسال

امشب کلی دلم گرفت آقا جان وقتی تلویزیون گفت امشب شب دوم ماه محرم است

و من هم  حتی لیاقت نداشتم تا الان ....

مگر چه کار کردم  ................

به خدا برام خیلی سخته

شاید این به خاطر همان ویرانه های افکارم است

آقا جان تورا علی اصغرت هرچه در فکرم هست و می خواهد تورا از من بگیرد به زیر خاک کن........

اما خودت را ازم نگیر

شاید بگویید این ها را نوشته است که وبلاگ را پر کند می خواسته

یک مطلبی در وبلاگ گذاشته باشد

باشد اشکالی ندارد هر طور دلتان می خواهد فکر کنید

ولی همه اش واقعیت داشت دیگر در مجلس اش جایی ندارم ............

کاش زود تر فهمیده بودم ازم دلخوری آقا جان ................

برایم دعا کنید نه راستی یادم نبود قرارمان عوض شده است التماس معجزه

یادش به خیر یک مطلبی در وبلاگ خیریه جوادالائمه بود یک زمانی که مرا کلی امیدوار کرد

  نوشته بودن که هر وقت زیارت عاشورا می خوانی به امام حسین سلام میکنی

 اما میدانید امام ها همیشه از ما جلوترند این را بدانید که اول آنها به ما سلام کرده اند 

 وما جواب سلامشان را می گوییم

(ببخشید اون چیزی که فهمیده بودم نوشتم خلاصه مطلب بود)

 آقا جان سلامم کن................

شرط ادب اینست که کوچکتر به بزرگتر سلام کند ................